به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی ۲۰ خردادماه در دیدار صدها نفر از اساتید، اعضای هیأتهای علمی و پژوهشگران دانشگاهها و مراکز علمی، در بخشی از سخنان خود، دانشگاه را مرکزی مهم برای «تربیت قوه عاقله کشور» خواندند و افزودند: دانشگاه خوب برای ادارهی کشور حیاتی است و در فرایند ایجاد و پرورش قوه عاقلهی کشور، اساتیدِ عزیز نقشی بسیار برجسته و حساس بر عهده دارند.
ایشان، «تبدیل رویکرد مصرفکنندگی علم به تولیدکنندگی علم» را از جملهی این مصادیق دانستند و گفتند: بارها گفتهایم در مقابل علم دیگران شاگردی میکنیم اما شاگردی با تقلید و مصرف کردنِ همیشگی فرق دارد.
حضرت آیتالله خامنهای با انتقاد از کسانی که معتقدند نباید دنبال تبیین و تدوین علوم انسانی اسلامی برویم زیرا علوم انسانی در همین نظریات رایج منحصر است، افزودند: اینهمه دیدگاههای متعارض در اقتصاد، مدیریت، فلسفه و دیگر علوم انسانی آیا نشاندهندهی بطلان برخی دیدگاهها نیست؟ ضمن اینکه حتی در علوم تجربی نیز غلط بودن برخی حرفها ثابت شده و میشود، پس چرا برخی علوم انسانی اسلامی را رد میکنند.
ایشان منتقل نشدن صحیح یا کامل علوم دیگران و بهروز نشدن اینگونه علوم در داخل را از دیگر نشانههای ضرورت حرکت به سمت تولید علم خواندند و افزودند: نباید تجربههای غلط دوران رژیم گذشته را تکرار کرد.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه به سه الزام و سرفصل اساسی برای تحقق این هدف مهم و نقشآفرینی مؤثر دانشگاهها در پیشرفت کشور اشاره کردند.ایشان در بیان اولین سرفصل، بر «لزوم درگیر شدن دانشگاه با مسائل کشور» تأکید و خاطرنشان کردند: مشکلات امروز و فردای کشور باید عالمانه حل شود، زیرا مواجههی غیرعلمی و غیرمدبرانه با مشکلات موجب پیچیده و افزون شدن آنها خواهد شد.
در گفتگو با مهدی گلشنی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به بررسی سخنان مقام معظم رهبری در مورد علوم انسانی اسلامی و دانشگاه پرداختیم که در ادامه از نظر شما می گذرد.
*مقام معظم رهبری (حفظه الله) در سخنان اخیرشان در دیدار با اساتید و نخبگان کشور به لزوم تبدیل رویکرد مصرف کنندگی علم به تولیدکنندگی علم اشاره داشتند. چگونه می توان این روند علمی را عملیاتی و اجرایی کرد؟
مقام معظم رهبری فرمودند: «تصحیح و اصلاحِ کار دانشگاهها همین امروز مصداقهای روشنی دارد. یکی از مصداقهای روشن این است که ما رویکرد مصرف کنندگیِ علم را تبدیل کنیم به رویکرد تولید علم کنیم. تا کِی باید ما بنشینیم مصرف کننده علم دیگران باشیم؟ بنده با یاد گرفتن علم از دیگران هیچ مخالف نیستم؛ این را بارها گفتهام و همه هم می دانند؛ گفتم ما ننگ مان نمی کند که از آن کسی که دارای علم است یاد بگیریم و شاگردی کنیم، اما شاگردی یک حرف است، تقلید یک حرف دیگر است! تا کِی دنبالهروِ علم این وآن باشیم؟»
از نظر مقام معظم رهبری، یاد گرفتن علم از دیگران اشکالی ندارد. ایراد اساسی ایشان این است که چرا ما در تقلید متوقف شده ایم. دانشجو ابتدا به دانشگاه می رود و مطالب را می آموزد اما از یک مرحله به بعد باید خودش هم سرمشق نویس شود، اما ما صرفاً مشق نویس شده ایم. نه در مقام نوآوری در علم هستیم و نه در جهت رفع نیازهای کشور کوشش می شود. چینیها هم پس از پایان جنگ جهانی دوم در ابتدا سعی کردند علم غربیان را فرابگیرند، اما پس از مدتی خود در تولید علم جهانی شریک شدند.
اکنون سؤال مهمی که مطرح می شود این است که چرا ما نه در مقام نوآوری در علم هستیم و نه در جهت رفع نیازهای کشور کوشش می کنیم. بنده چند دلیل برای این مساله می بینم:
اول: معیارهای حاکم بر آموزش علمی ما معیوب هستند هم در مورد ارزیابی کار اساتید و هم در مورد ارزیابی کار دانشجویان. ارزیابی کار اساتید عمدتاً بر اساس چاپ مقاله، مخصوصاً در مجلات نمایه شده در پایگاه هائی نظیر ISI، صورت می گیرد، اما این گونه مجلات کارهائی را که در جهت رفع نیازهای داخلی ما می شود چاپ نمی کنند.
از طرف دیگر نوآوری و کارهای مرزشکن علمی وقت گیر هستند و لزوماً نمی توان این گونه کارها را در ظرف یک مدت کوتاه انجام داد، لذا نوابغ ما برای دستیابی به ترفیع سالیانه سراغ مسائل آسانی می روند که صرفاً تمرین در علم رایج هستند. وقتی هم که به آنها ایراد گرفته می شود، بعضی از مسئولان آموزشی دانشگاهها (از جمله دانشگاه صنعتی شریف) می گویند می خواهند نام دانشگاه در طبقه بندی دانشگاه های جهان در رتبه های بالا باشد.
متاسفانه تکیه بر چاپ این گونه مقالات بیش از میزان ضروری است، زیرا در بسیاری از موارد به آن حق وتو داده اند، لذا مقام معظم رهبری در همین سخنرانی فرمودند: «یک مقداری کار را دقیقتر باید انجام داد، یعنی ارتقاء را صرفاً مبتنی بر مقاله نباید کرد؛ کارهای اساسیتری وجود دارد که آنها می تواند ملاک ارتقاء باشد.»
چرا نباید کسی که اختراع مهمی در جهت رفع نیازهای کشور کرده یا یک کتاب مهم تأثیرگذار تالیف کرده به خاطر نداشتن مقاله از ترفیع سایانه محروم شود؟
دوم: متاسفانه به علت رواج مقاله محوری دانشجویان نخبه نیز برای زود فارغ التحصیل شدن دنبال موضوعاتی برای رساله دکتری شان می روند که زودتر منجر به نگارش مقاله می شوند و لذا از ورود به مسائلی که در علم مرزشکن هستند خودداری می کنند. بنده خودم این را عیناً در دانشگاه صنعتی شریف دیده ام.
سوم: آموزش نظریه های غربی غالباً در کلاس های ما بدون تحلیل و نقد به دانشجو منتقل می شود، لذا دانشجویان ما عمدتاً مطالبی را که یاد می گیرند سخن آخر تلقی می کنند. متاسفانه غالباً حتی بعضی نقدها که خود غربیان به نظریه های رایج وارد کرده اند به دانشجویان منتقل نمی شود، چون خود اساتید هم عمدتاً دنبال این قبیل امور نیستند. آموزش باید از این وضعیت خارج شود.
چهارم: مقام معظم رهبری هم فرموده اند «تحقیقات ما باید هدفمند باشد و هدف پژوهش هم باید شامل دوچیز باشد: یکی رسیدن به مرجعیت علمی و حضور در جمع سرآمدان علم و فناوری، دوم حل مسائل کنونی و آینده کشور. اینها با هم منافات هم ندارد.» اما مقاله محوری، این دو هدف بسیار مهم را به کنار رانده است.
پنجم: یکی دیگر از دلایل عدم توجه به نوآوری و رفع نیازهای ملی، ضعف هویت دینی ـ ملی در جوانان ما و برخی از اساتید ماست. در محیط ما احساس حقارت نسبت به غرب خیلی بالا است و تا این مساله حل نشود ما در علم پیش رو نخواهیم بود. باید این احساس در جوانان بوجود آید که ما هیچ چیزی از غرب کم نداریم. فقط همت می خواهد تا در اندک مدتی در سطح بالای علم قرار گیریم. باید تقویت هویت دینی ـ ملی در جوانان ما جزو اولویت های آموزش و پرورش و آموزش عالی قرار گیرد.
*مقام معظم رهبری به لزوم درگیرشدن دانشگاه ها با مسائل کشور تاکید داشتند در حالی که این روند خیلی در دانشگاه ها دیده نمی شود. به نظر شما دلیل این مساله چیست و چه راهکاری برای آن پیشنهاد می کنید.
اگر تحقیقات دانشگاهیان ما در جهت رفع نیازهای کشور می بود، ارتباط شان با صنعت و سایر ارگانها بیشتر می شد اما فعلاً با توجه به رواج مقاله محوری توجه دانشگاهیان به نیازهای کشور بسیار کم است. باید معیار های ترفیع وارتقاء اساتید اصلاح شود و به رفع نیازهای کشور در ارزیابی فعالیت دانشگاهیان توجه ویژه شود و برای این گونه فعالیتها ارزش خاصی قائل شوند. مخصوصاً در این زمان که ما در معرض تهدید تحریم ها هستیم، رفع نیازهای کشور توسط عالمان داخلی اولویت بسیار بالائی دارد.
*جنابعالی بارها در سخنان خود به لزوم وجود اخلاق در دانشگاه ها تاکید کرده اید، اما همچنان شاهد عدم تحقق این جریان هستیم. دلیل وجود چنین معضلی که شاهد رواج روزافزون آن در دانشگاه ها هستیم، چیست؟
دلیل عمده این مساله این است که اولاً علم معنای خودش را در محیط ما از دست داده است و صرفاً به ابزاری برای درآمد و مقام تبدیل گشته است. ثانیاً برخلاف تاکیدی که در دین ما در مورد توام بودن علم آموزی با تزکیه شده است، تزکیه اخلاقی در دانشگاه های ما، صرف نظر از بعضی استثنائات، فراموش شده است.
متاسفانه امروزه شاهد رواج بی اخلاقی هم در میان اساتید و هم در میان دانشجویان و هم در رابطه اساتید با دانشجویان هستیم. آموزش ارزشهای اخلاقی باید از سطح دبستان و دبیرستان آغاز شود و در سطح دانشگاه تکمیل گردد. فارغ التحصیلان دانشگاهها آینده ایران را می سازند و اخلاقی بودن آنها در تامین سلامت فرهنگی جامعه نقش اساسی دارد.
نظر شما